قافــله ســالار

قافله سالاری از آن اوست...

قافــله ســالار

قافله سالاری از آن اوست...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۳
بهمن


این فرد در چه حالتی به سر می برد؟

شاد

غمگین

عصبی

هر سه مورد


از منظر روانشناسی خشم اینطور تعریف می شود:«خشم حالتی عاطفی است که از نظر شدت از تحریک ملایم تا عصبانیت شدید تغییر می کند.» مانند سایر عواطف همراه با تغییرات فیزیولوژیکی و زیست شناختی است. وقتی عصبانی می شوید ضربان قلب و فشار خون شما بالا می رود و نیز سطوح هورمون های مربوط به انرژی مانند آدرنالین و نورآدرنالین افزایش می یابد.


از منظر دینی خشم بدین سان تعریف می شود:خود خشم از موهبتهاى الهى است که به نادرست و بد از آن استفاده مى شود، چرا که خشم عبارت است از: بسیج تمام نیروهاى بدن براى مقابله با مشکل; به عبارت دیگر خداوند خشم را در انسان آفریده است تا بتواند در مقابل تهاجمات از خودش دفاع کند، زیرا اگر در این حالت خونسرد باشد و نیروهاى بدنش بسیج نشود نمى تواند از خودش دفاع کند. بعضى مى گویند: انسان در حال عادّى حدود یک دهم نیروهایش آماده است ولى در حال عصبانیّت قدرتش ده برابر مى شود; یعنى تمام نیروهایش بسیج مى شوند، لذا مشاهده مى شود که بعضى آدمها در حال عادّى شُل و وِل هستند امّا در حال خشم و عصبانیّت پنج نفر هم از عهده او برنمى آیند و نمى توانند او را نگه دارند چرا که همه قدرت او بسیج شده است. لذا این چیزى را که خداوند در انسان آفریده از نعمتهاى اوست ولى باید در جاى خودش مصرف شود; به عبارت دیگر، خشم بر دو قسم است: خشم مذموم، خشم ممدوح و واجب.

در مقابل عاصیان و گناهکاران باید انسان غیرت شرعى داشته باشد و نباید با آنها بى تفاوت بود. آن روایت معروف که، خداوند عده اى از ملائکه ها را براى عذاب قومى فرستاد، ولى آنها مأموریت خویش را انجام نداده برگشتند و عرض کردند: بارالها ما در میان این قوم پیرمرد عابدى را دیدیم که در دل شب بیدار بود و عبادت مى کرد و ما نخواستیم آنها را نابود کنیم، چون آن پیرمرد در میان آنها بود. به آنها وحى شد که دوباره برگردید و آن آبادى را ویران کنید و آن پیرمرد را هم نابود کنید و بعد تعلیل در روایت: «لَمْ یَحْمَرَّ وَجْهُهُ لِغَضَب قَطُّ...;همین پیرمرد عابدى که در نیمه هاى شب عبادت مى کرد، حتّى یک بار هم صورتش سرخ نشده; یعنى براى رضاى خدا در مقابل گناهان خشمگین نشده و به رگ غیرتش بر نخورده است.

از منظر واقعی خشم یعنی این که اگه یه لحظه نتونی کنترلش کنی تا نسل ها بعد اثر خودش رو می زاره چون منجر به اشتباهی شده که اشتباهات بعدی رو هم در پی داره ...


بعد از این که عصباینت فرد می خوابه و به حالت عادی برمی گرده متوجه میشه که چه اشتباهی کرده و برای جبران اون مجبوره که دست به کارهای زیادی بزنه(این در حالتیه که فرد متوجه اشتباهاتش بشه و در پی جبرانش باشه)
واااای از روزی که فرد متوجه این اشتباه نشه و حق به جانب باشه،اینجاست که اول مصیبته و آغاز مشکلاته و از اینجاست که عدم کنترل لحظه ای خشم اثرش رو تا نسل ها بعد هم ممکنه نشون بده
چــــــــرا ؟
چون باعث سلسله مشکلاتی میشه که عین زنجیر به هم وصله

یه جمله طلایی هست که میگه : دیگران رو ببخش چون خودت لیاقت آرامش داری،نه این که دیگران لیاقت ببخش داشته باشن
.
.
.
درسته که این نگاه خودخواهانه است ولی اگه بعضی مواقع اینطور هم به قضایا نگاه کنیم و بگذریم از مردم بد نیستا!

اى على، سفارشى به تو مى کنم و آن را حفظ کن; زیرا اگر این سفارشم را حفظ کنى پیوسته در خیر و نیکى هستى. اى على، کسى که خشمش راـ که بتواند آن را انجام دهدـ فرو ببرد، خداوند در روز قیامت امنیت و ایمانى مى دهد که مزه اش را مى چشد.حضرت رسول(ص)

خدا غریق رحمت کنه کسایی رو که خشم خودشون رو کنترل می کنن
آمـــــــین
  • بیوسا
۱۲
بهمن

استاد پناهیان:

علی القاعده " تا خوبها خوبتر نشوند بدها خوب نمی شوند"

چون ضعف ها و نقایص آدمهای خوب مانع علاقه من شدن آدمهای بد به خوب شدن است.

ضمن آن که رشد آدمهای خوب باید راحتتر از ایجاد اصلاح در آدمهای بد باشد،

چون آدم خوب طعم شیرین خوب بودن را باید چشیده باشد.

البته گاهی از اوقات آدمهای بد بهتر از خوبها رشد می کنند و اصلاح می شوند.



تا حالا چند نفرو با خوبی هامون علاقه مند به خوبی کردیم؟؟ یه نفر! دونفر! صد نفر؟.....!؟
خوب بودن اصلا یعنی چی؟ بدی چیه ؟ زشتی چیه؟

۱۰
بهمن

برای حال خوب نباید دنبال بهانه بود...

نباید دنبال یه روزی باشیم که حالا شاید حالمون خوب باشه...

همین حالا 

همین لحظه 

برای تمام داشته ها و نداشته ها

برای بودن

برای زندگی

برای بندگی

برای همین لحظه که حتی شاید پر از درد و غصه باشه

برای توفیق چشم انتظاری قافله سالار...

خـــــــــدایا شــــــــــــکر

حــــــــال مــــــن برای همین نفــــــس کشیدن ها خوب است...


ادامه نوشت:به قول دیالوگ بهرام رادان تو فیلم پل چوبی؛

عشق یعنی حالت خوب باشه...


خدایا به خاطر حال خوبم بی هیچ بهانه شکر...



  • بیوسا
۰۵
بهمن
سلام
الان این پیام برام اومد:

میدان عمل خالیست!
او در پی سرباز است
چون ما همه سرباریم
سردار نمی آید..........


پ:-سربازی یا سرباری؟؟؟!!!؟ مسئله این است!

-یک ساعت که نه ولی چند دقیقه وقت بزاریم و کل زندگی مون رو یه بار بکشیم جلوی چشممون و ببینیم که چیکاره ایم
مثلا به قول بچه ها چندتا ســــــربــاز بودیم و چندتا ســـــــــربــار !!!! 

-بعضی وقتا هم به جای حساب و کتاب مال دنیا یکم دنبال حساب و کتاب خودمون هم باشیم بد نیستا!
یه بارم چرتکه بندازیم برای خودمون!

  • بیوسا
۰۳
بهمن

ساعت 1:51 نیمه شب سوم بهمن ماه 

بعد از مدت ها ننوشتن در قافله سالار نصفه شبی دلم برای نوشتن در اینجا تنگ شد


فکر می کنم به این که چرا انسان وقتی کاری می کنه که بعد از اون پشیمان می شه؟؟؟و می دونه که اشتباه کرده ولی باز هم مصره و تو دلش می گه که  ای کاش این کار رو انجام نداه بودم......


این انسان چه موجودیه؟؟؟ چقدر پیچیده !!!!


آهای انسان! با توام ! وقتی صدای باید برگردی رو می شنوی پس چرا دوباره چند قدم سرخود به جلو برمی داری که دوباره مجبور بشی برگردی؟؟؟؟؟؟


بابا یه بارم بیا محض رضای خدا بنده باش و این خشم لعنتی رو فرو ببر.......به هیج جای دنیا برنمی خوره ها

فقط یه بار