این فرد در چه حالتی به سر می برد؟
شاد
غمگین
عصبی
هر سه مورد
از منظر روانشناسی خشم اینطور تعریف می شود:«خشم حالتی عاطفی است که از نظر شدت از تحریک ملایم تا عصبانیت شدید تغییر می کند.» مانند سایر عواطف همراه با تغییرات فیزیولوژیکی و زیست شناختی است. وقتی عصبانی می شوید ضربان قلب و فشار خون شما بالا می رود و نیز سطوح هورمون های مربوط به انرژی مانند آدرنالین و نورآدرنالین افزایش می یابد.
از منظر دینی خشم بدین سان تعریف می شود:خود خشم از موهبتهاى الهى است که به نادرست و بد از آن استفاده مى شود، چرا که خشم عبارت است از: بسیج تمام نیروهاى بدن براى مقابله با مشکل; به عبارت دیگر خداوند خشم را در انسان آفریده است تا بتواند در مقابل تهاجمات از خودش دفاع کند، زیرا اگر در این حالت خونسرد باشد و نیروهاى بدنش بسیج نشود نمى تواند از خودش دفاع کند. بعضى مى گویند: انسان در حال عادّى حدود یک دهم نیروهایش آماده است ولى در حال عصبانیّت قدرتش ده برابر مى شود; یعنى تمام نیروهایش بسیج مى شوند، لذا مشاهده مى شود که بعضى آدمها در حال عادّى شُل و وِل هستند امّا در حال خشم و عصبانیّت پنج نفر هم از عهده او برنمى آیند و نمى توانند او را نگه دارند چرا که همه قدرت او بسیج شده است. لذا این چیزى را که خداوند در انسان آفریده از نعمتهاى اوست ولى باید در جاى خودش مصرف شود; به عبارت دیگر، خشم بر دو قسم است: خشم مذموم، خشم ممدوح و واجب.
در مقابل عاصیان و گناهکاران باید انسان غیرت شرعى داشته باشد و نباید با آنها بى تفاوت بود. آن روایت معروف که، خداوند عده اى از ملائکه ها را براى عذاب قومى فرستاد، ولى آنها مأموریت خویش را انجام نداده برگشتند و عرض کردند: بارالها ما در میان این قوم پیرمرد عابدى را دیدیم که در دل شب بیدار بود و عبادت مى کرد و ما نخواستیم آنها را نابود کنیم، چون آن پیرمرد در میان آنها بود. به آنها وحى شد که دوباره برگردید و آن آبادى را ویران کنید و آن پیرمرد را هم نابود کنید و بعد تعلیل در روایت: «لَمْ یَحْمَرَّ وَجْهُهُ لِغَضَب قَطُّ...;همین پیرمرد عابدى که در نیمه هاى شب عبادت مى کرد، حتّى یک بار هم صورتش سرخ نشده; یعنى براى رضاى خدا در مقابل گناهان خشمگین نشده و به رگ غیرتش بر نخورده است.